به یقین، هیچ فرصتی را که همایش صندوق توسعه ملی برای گردآوری مجموعهای از رویکردهای پژوهشی در حوزه نقش و ماهیت فعالیت صندوق، فراهم آورد، به سادگی بدست نمیآمد. گواه این نکته، آشکار در سخن سخنرانان کلیدی و اقدام پژوهی محققان و اندیشمندانی است که در قالب بیان سخنرانی و ارایه گزارش علمی، اقدام به انعکاس تجربه و یافتههای مطالعاتی خود نمودند.
به طور طبیعی، هیچ سازمانی، هیچ همایشی را برای «همایش» برگزار نمیکند. این مفهومی اصیل است و در این ارتباط، اصل آن است که برگزار کنندگان، خواهان یک هم افزایی دانشی- علمی و «پژوهشی و تجربه گرا» هستند. روند همایش صندوق توسعه ملی با عنوان«ثروت ملی، توسعه پایدار» نیز چیزی جز این نبوده است، تا که از طریق همایش و ره یافتهای آن، اهتمام به آن هم افزایی تجربی و پژوهشی کنند. خاصه برای هم افزایی نسبت به موضوعی که، چندان هم و در صحن پولی و مالی آشنایی دیرین است. صندوق توسعه ملی، مسبوق به سابقه است. چه آنکه، تمامی صندوقهای توسعه، زیر بخشی از کانون پولی- مالی صندوقهای ثروت ملی در سح جهانی هستند و به تبع آن، عضوی از جامعههای پولی- مالی برای تامین منابع مالی تلقی میشوند.
این صندوق (صندوق توسعه ملی) دارای سابقهای نیز در سرزمین ملی ماست. به طور قطع، ذکر این سابقه و تاکید بر آن، به مفهوم تطابق کامل بین این صندوق با نمونههای پیشین آن، به مانند حساب ذخیره ارزی نیست و تفاوتهای ماهیتی آنها، محسوس نیز هست، اما و آنچه که اهمیت دارد، این نکته است که صندوق توسعه جنبهای تکامل یافتهتر از مصداقها و نمونههای پیشین است. نکتهای که سبب میشود تا کارگزاران آن و در جهت تحق اهداف، وجود چنین «قابلیتهای نهفته» را (که به «دانش ضمنی» تعبیر میشوند) همواره بکار گیرند.
این جنبه تکاملی، ماهیتاً دارای یک پیام حرفهای و تجربه ورزانه نیز هست که همواره طلب میکند تا که صندوق، در مسیر عمل و اقدام خود و به پشتوانه ره یافتها و بلوغهای بدست آمده، بر گستره تجربههایش بیفزاید.
این پیام محتوایی ذهنی و عینی برای مجموعه کادر تصمیم سازان، تصمیم گیران و مجریان صندوق دارد و هم پیامی برای مخاطبان و جامعههای هدف است.
جوهر این پیام، چیزی نیست جز «حرکت در مسیری که علت وجودی صندوقهای ثروت ملی» را توجیه میکند.
تجربههای پیشین، به خوبی قادرند تا یک «پیکرسنجی» کامل و متشکل از «نمودارهای عمل» را در برابر چشمان ما قرار دهند و بر اثر آن «پیکرهها»، پیکرههایی آینده گرایانه را تجسیم کنند.
تجربهها، اندیشهها و راهبردهای مطرح شده در مقالهها و گزارشهای علمی، همچنین محتوای بیان سخنرانان کلیدی، که طی دو روز همایش عرضه شدند، اهتمامی را رقم زده است تا که بگویند:
• موفقیت صندوقهای ثروت ملی با چه نوع سیاستها و روشهایی متنافر و با چه رویکردهای متناظر است.
• تاکید کنند که صندوقهای ثروت ملی، با اجتناب از هر نوع مصلحت گرایی، کانونی قطعی و قاطع و راهبردی برای حفظ و ایجاد سرمایههای بین نسلی هستند.
• این ایده ذهنی را به پدیدههایی عینی تبدیل کنند که صندوقهای ثروت ملی به منزله «بانک اندوختهها» نیستند و لاجرم، صندوقهای ثروت ملی و از آن جمله صندوق توسعه ملی، سرناسازی با کارگزاری در حوزه ارایه تسهیلات به شیوه «خزانهداری» دارند.
• رویهای را در زیر بخش فعالیتهای خود طرح ریزی کنند که به موجب آن، «مدیریت و سرمایهگذاری» را در چارچوب مدیریت یک پرتفوی ببینند. مدیریتی که پویایی، تاکید بر بهرهوری سرمایه و به حداکثر رساندن بازده در بلند مدت با برآوردی حداقلی از ریسک، محقق شود.
• از انباشت منابع صندوق در بانکهای داخلی پرهیز و مسیر سرمایهگذاری خود را از مسیر سرمایهگذاری در داراییهای داخل «جدا» و فرایندهای سرمایهگذاری را به چارچوب بازارهای توسعه یافته و کسب و کارهای نوین، انجام سرمایهگذاری راهبردی در فعالیتهای جدید و فنآوریهای پیش رفته «نزدیک» سازند.
در همین راستا، تاکید بر حوزههای مرتبط با توسعه ساختارهای صنعتی دارای بازارهای صادراتی، IT، صنایع تبدیلی با سوگیری صادراتی، گردشگری پزشکی- درمانی و سرمایهگذاری در بازارهای نوظهور منطقهای و فرامنطقهای میتواند محوری از یک نمایه نزدیک باشد.
نتیجه آن که:
همایش «ثروت ملی، توسعه پایدار»، پایهای ساختاری برای بنای نظری آن چه هست که ایدههای اصلی کارگزاران صندوق را تشکیل میدهد. راهبرد این همایش، فراخوانی علمی بود برای تحقق این نقطه شروع که هم افزایی، تبادل دستاوردها و تجربهها و به اشتراک گذاری دانشهای کسب شده و آموخته شده، از جمله زمینههای تقویت سرمایههای اجتماعی برای حمایت از منابع پولی و مالی کشوراست.