تبدیل منافع پولی حاصل از فروش نفت وگاز به سرمایههای صنعتی و انجام سرمایهگذاریهای بنیادین و مولد، یکی از جمله «راهبردها برای حفظ» ثروتهای بیننسلی است. مفهوم این گزاره این است که: تبدیل درآمدهای پولی حاصل از فروش نفت و گاز به سرمایهگذاریهای بنیادی و تولیدی، نخستین اقدام برای حفظ ثروتهای بیننسلی است. راهکاری و به اینسان هدفمند، راهی برای تداوم بخشاندن به ثروتهای ملی از طریق انجام سرمایهگذاریهای پایدار است.
متاسفانه و در بسیاری موارد دیده شده است که کشورهای صاحب منابع اولیه و یا اقتصادهای تک محصولی منافع پولی حاصل از صادرات این نوع از منابع اقتصادی خود را درآمد تلقی کرده و مورد مصرف مستقیم قرار میدهند. روشی که پیوسته مورد نقد قرار گرفته و سببی شده است تا در نحوه مدیریت این منابع روشهای جدید، طراحی شود. بر این اساس چندین دهه هست که کشورها بر آن شدهاند تا این نوع «درآمد و ماحصل پولی» برآمده از صادرات تکمحصولی را به طور مستقیم مصرف ننموده و با به کار بستن آن در مسیر سرمایهگذاریهای مولد و زیرساختی، همچنین انجام سرمایهگذاریهای پولی و خدماتی منافع مالی حاصل از این نوع سرمایهگذاریها را مصرف نمایند. این کشورها سعی نمودند تا، در وهله نخست مبادرت به حفظ ارزش سرمایههای خود نمایند و پس از آن، سود برآمده از گردش سرمایه در چرخه سرمایهگذاری را، به عنوان درآمد تلقی نموده وبا کنار گذاشتن هزینه استهلاک دستگاهها و ماشینآلات وتاسیسات و منابع کار و هزینه مابهالتفاوت برای حفظ ارزش پول و پسانداز نمودن ارزشافزوده، باقیمانده آن را مصرف نمایند.
این رویه، خاصه پس از جنگ جهانی دوم و به ویژه در کشورهایی که منابع پولی آنها از طریق صادرات منابع اولیه و تک محصولهای کشاورزی (پنبه، کتان، قهوه، شکر، موز و ...) و یا معدنی، شیلاتی و دامی تأمین میشد، به عنوان نسخهای برای درمان اقتصاد وابستهشان به درآمدهای ارزی حاصل از فروش منابع ثروت و ثروتهای ملیشان، به کار گرفته شد. به این ترتیب میتوان گفت که ایجاد صندوقهای ثروت ملی و به عنوان بخشی از این سیاست، مورد توجه کشورهای در حال توسعه نیز قرار گرفت، چه آن که، آنان نیز به کمک این صندوق میتوانستند تا سهمی از درآمدهای حاصله از فروش منابع صادراتی خود را برای حفظ ثروتهای ملی و انجام سرمایهگذاریهای مولد و یا پولی، در این نوع از صندوقها نگهداری و از طریق آنها مبادرت به انجام سرمایهگذاری پایدار کنند.
در مجموع، قابل تأکید است که هر روشی برای حفظ ثروتهای ملی اقدامی معنادار و در حوزه اقتصاد، اقدامی آیندهنگارانه است. بخشی از این اقدام، کوششی است که برای حفظ ثروتهای بیننسلی و در یک فرآیند کلی، به منظور حفظ ثروت برای نسلهای آینده صورت میگیرد. اما و به طور طبیعی، این انتظاری است که از «محل سرمایهگذاریهای مولد» برآورده میشود.
از این روی، انجام سرمایهگذاری برای توسعه فنآوریها، تأسیس پارکهای فنآوری، انجام سرمایهگذاریهای صنعتی برای تولید کالای واسطهای در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی، سرمایهگذاری در سبدهای مالی و سهام بازارهای بینالمللی، از جمله زمینههایی است که میتوان بر پایه «ارز» واگذاری اعتبار و تسهیلات نمو د و بر پایه «ارز» بازپرداخت آن را نیز طلب کرد.
در همین راستا، تأکید میشود که سرمایهگذاری ارزی و جلب مشارکتها در سرمایهگذاریهای بنیادی: جاده، ریل، فرودگاه، انبارها، سدها، تاسیسات پتروشیمی برای تولید محصولات پتروشیمی واسطهای، سرمایهگذاری به منظور تولید کالاها با مصرف نهایی از مواد اولیه (تولیدات واسطهای) پتروشیمی (کالاهای نهایی مصرفی، لاستیک و...)، همچنین سرمایهگذاری بلند مدت برای بازیافت زبالهها، پسابها و دورریختنیها به خصوص شیشه، چوب، کاغذ، پلاستیک و ... دیگر آن که، سرمایهگذاری برای حمل و نقل شهری و توسعه متوازن شهرها، سرمایهگذاری برای پاکیزگی و سلامت آب و هوا و مقابله با آلودگیها، همه روشهایی مطلوب به منظور سرمایهگذاری برای حفظ ثروتهای بیننسلی است.
سخن اصلی در این متن این است که هر نوعی از سرمایهگذاریها که به «سلامت» فضاها، آب، هوا، خاک و «سلامتی» انسانها و «بهداشت عمومی» بپردازد، دارای رگه و رشتهای به منظور سرمایهگذاری برای نسلهای آینده تلقی میشود، همپای با این، به سرمایهگذاری برای محیط زیست، پارکهای طبیعی، پارکهای مراقبت شده، جنگلها و مراتع باید اشاره کرد، که این نیز شکلی از سرمایهگذاری برای حفظ ثروتهای بیننسلی است.
سرمایهگذاری در امر پژوهشهای بینالمللی در خصوص حفظ محیط زیست دریاها و سواحل، مراتع، جنگلها و... نیز در ماهیت خود، دارای بعدی از ابعاد توجه به نسلهای آینده است. مزید برآن، سرمایهگذاری برای تولید انرژی پاک نیز بخش دیگری از جنبههای سرمایهگذاری را تشکیل میدهد که حتی انجام پژوهشهی کاربردی بینالمللی نیز در این زمینه، مقولهای قابل تأکید است.
به نظر میرسد که مراکز تحقیقاتی دانشگاهی و پارکهای علمی و فنآوری، قادر هستند تا به پشتوانه انتخاب یک رویکرد و نگاه بینالمللی، به انجام پژوهشهایی دست زنند که زمینه مشارکت چندین کشور را با یکدیگر، امکانپذیر سازد و با تجاریسازی نتایج تحقیقات، به عنوان فعالیتی سرمایهگذارانه و مشارکتی، تسهیلات دریافت شده به ارز را بر پایه عرضه نتایج تحقیقات به بازار، به ارز نیز بازگردانند.
در این راه، مهم، اتخاذ تدبیر برای تجاریسازی نتایج تحقیقات است که میتواند انگیزهای مناسب، برای استقلال حرفهای تحقیقات را رقم زند و به این ترتیب، به عنوان خوشهای از خوشههای اصلی سرمایهگذاریها در جهان، جهانی شده معاصر، راهکاری را برای حفظ ثروتهای بیننسلی که در قالب آب، هوا، محیط زیست، خاک و تاسیسات زیربنایی معنادار هستند تدوین نمایند.