مفهوم صندوق ثروت ملی (SWF) در سال 2005 متولد شده است. با استناد به تحقیقات علمی مرتبط و تجربیات مشاهده شده از صندوق¬های ثروت ملی، این صندوق ها میتوانند یکی یا چند کارکرد شامل: تثبیتی (بهعنوان سپر اقتصاد از نوسانات در قیمتهای کامودیتی و شوکهای داخلی و خارجی)، ذخیره ارزی (ذخیره ثروتهای ملی برای نسلهای آتی کشور)، توسعه¬ای (تأمین مالی پروژههای اقتصادی-اجتماعی)، سرمایهگذاری (داخلی و خارجی)، و صندوق¬های ذخیره غرامت بازنشستگی، داشته باشند.
مقاله
مجتبی قلی پور
از منظر متا-بازنگری، سرمایهگذاری فزاینده و رشد چشمگیر این صندوقها طی سه سال اول تا ابتدای 2008 در سطح ملی و بینالمللی نگرانیهایی را برای برخی موجودیتهای اقتصادی برتر جهانی آن زمان مانند آمریکا و کشورهای اروپایی پدید میآورد. زیرا از همان ابتدا صاحبنظران و محققین میدانستند که SWFها مکانیسمهای حکمرانی قوی ندارند و گرایشهای سیاسی در آنها تعیینکننده است (پالترینییری و همکاران، 2014). بنابراین جهش و شدت رفتار سرمایهگذاری SWFها و انگیزههای سیاسی و غیراقتصادی پشت آن موجب شد تا G-20 به فکر کنترل جریان رشد این ماشینهای سرمایهگذاری بیفتند. نهایتاً در سال 2008 و تنها 3 سال پس از ظهور SWFها، گروه G-20 ابتدا مجمع جهانی صندوقهای ثروت ملی (IFSWF) را تشکیل میدهند و این مجمع جهانی مسئولیت ارایه اصولی برای کنترل فعالیت SWFها را عهدهدار میشود. IFSWF نیز پس از تشکیل، فوراً نسخه اولیه اصول سانتیاگو را در 24 بند عمومی با نام GAPP ارایه میدهد. اما مسئله دیگری نیز برای G-20 وجود داشت و آن مربوط به بررسی تاثیر رفتار SWFها بر حاکمیت و جریان سرمایه جهانی زمان مذکور بود. آنچه ترومن (2007-2008) در تحقیقات خود از آن عنوان کرده است مربوط به ماموریت ایشان برای ارایه تکنیکی جهت نظارت و شناخت از حکمرانی صندوق های ثروت ملی و نظارت نامحسوس بر رفتار سرمایه گذاری این صندوقها در قالب دو طرح دانشگاهی است. درواقع در سالهای 2007 و 2008 ترومن موظف به انجام تحقیقاتی میشود که نتایج آن تحقیقات نشان داد SWFها و سرمایهگذاریهای آنها تهدیدی برای ایالت متحده آمریکا نیستند (ترومن، 2008). در ادامه نیز ایشان و برخی دیگر از محققین شناخته شده تلاش میکنند تا از مجاری و ظرفیت قانونی IFSWF یک تابلوی امتیاز (Scoreboard) ارایه دهند تا برمبنای معیارهای خاص، رفتار سرمایه گذاری SWFها، انگیزه سیاسی پشت آنها و جهت راهبری آنها را مشخص نماید. ایشان ابتدا در سال 2008 تابلوی امتیاز را در حوزه حکمرانی ارایه میدهد. سپس در سال 2013 با همکاری محقق دیگری به نام بگنال در حوزه پایداری تابلوی امتیاز را توسعه و تا سال 2015 آن را بهروز و انتشار داده میشود. نهایتاً در سال 2020 با نام GSR Scoreboard توسط Global SWF برای ارزیابی صندوقها از سه جنبه: حکمرانی (Governance)، پایداری (Sustainability) و تابآوری (Resilience) این فعالیت تکمیل میشود و هماکنون یکی از مهمترین معیارهای بررسی عملکرد کلی صندوقها از جنبههای مذکور است.
اما آنچه از مفاد بندهای تابلوی امتیاز GSR میتواند مورد توجه قرار بگیرد، ارزش فینفسه معیارهای آن و تاثیر تحقق این معیارها بر جایگاه صندوق توسعه ملی ایران در رتبهبندی جهانی از منظر مربوط است. لذا صندوق توسعه ملی باید با تحلیل و تبیین ابعاد و مولفههای هر کدام از معیارهای مربوط به خصوص در حوزه سرمایه گذاری و مفاهیم مدیریت ریسک خود، موقعیت فعلی خود را بهبود ببخشد. این بهبودی میتواند تاثیر مثبت و قابلتوجه بر توسعه همکاریهای بین المللی صندوق با دیگر SWFهای جهانی (منحصراً در حوزه سرمایهگذاری) داشته باشد. ضمن اینکه دستیابی به سطح مطلوب از تابلوی GSR به مفهوم دستیابی صندوق به ظرفیت نهادی خود در بهرهمندی از قراردهای همکاری بلندمدت جمهوری اسلامی ایران با دیگر کشورهاست. این در حالی است که آماده نبودن ظرفیت نهادی در حضور قراردهای راهبردی مذکور میتواند یک تهدید جدی برای رشد استقلال اقتصادی کشور باشد.
- تحولات SWFها و ظهور SWFهای اسلامی
در سالهای اخیر نسلهای جدیدی از SWFها بانامهای SPFsها یا همان صندوقهای پتنت مستقل در کشورهایی مانند: کره جنوبی، فرانسه، چین، ژاپن و غیره (کلارک، 2016) و ISWF یا صندوقهای ثروت ملی اسلامی که بر اقتصاد کشورهای اسلامی تمرکز دارد، شکلگرفتهاند. SWFهای اسلامی که در کشورهای اسلامی ایجاد شده یا میشوند، ایجاد آنها برمبنای 4 محور بوده است (باهو و همکاران، 2020):
- اصول شریعت اصلی (اسلام)
- چارچوب حکمرانی شرکتی اسلامی
- چارچوب افشاء و شفافیت اسلامی
- چارچوب پاسخگویی اجتماعی شرکتی اسلامی
صندوقهای ثروت ملی اسلامی با بهره گیری از اصول شریعت اسلامی و تبعیت از ظرفیتهای ارزشی اسلامی همان فعالیتهای تعریف شده برای یک SWF را دنبال و پیاده مینماید. این موضوع برای جمهوری اسلامی ایران نیز میتواند محل توجه و تبدیل باشد.
منابع
- Bagnall, A. E., Truman, E. M. (2013). Progress on sovereign wealth fund transparency and accountability: An updated SWF scoreboard (PIIE policy brief 13–19). Peterson Institute of International Economy Retrieved from https://piie.com/publications/policy-briefs/progress-sovereign-wealth-fund transparency-andaccountability- updated/.
- Bahoo, S., Alon, I., Paltrinieri, A. (2020). Sovereign wealth funds: Past, present and future. International Review of Financial Analysis, 67. https://doi.org/10.1016/j.irfa.2019.101418.
- Clarke, W. (2016). Sovereign patent funds: Sovereign wealth funds 2.0? Global Policy, 577-583.
- Paltrinieri, A., Pichler, F., Miani, S. (2014a). Does “political bias”s’ undermine the Korea Investment Corporation? In T. Lindblom, S. Sjögren, M. Willesson (Eds.). Financial systems, markets and institutional changes. London: Palgrave Macmillan.
- Paltrinieri, A., Pichler, F., Miani, S. (2014b). Sovereign wealth funds: A case study of Korea Investment Corporation. Journal of Business and Economics, 5(9), 1443–1459.
- Truman, E. M. (2007a). Sovereign wealth fund acquisitions and other foreign government investments in the United States: Assessing the economic and national security implications (PIIE testimonies). Peterson Institute for International Economics. Retrieved from https://piie.com/commentary/testimonies/sovereignwealth-fund-acquisitions-andother- foreign-government-investments/.
- Truman, E. M. (2007b). Sovereign wealth funds: The need for greater transparency and accountability (PIIE policy brief no. 07-6). Peterson Institute for International Economics. https://piie.com/publications/policy-briefs/sovereignwealth-funds-need-greater-transparency-andaccountability/.
Truman, E. M. (2008). A blueprint for sovereign wealth best practices (PIIE policy brief no. 08-3). Peterson Institute for International Economics. Retrieved from https://piie.com/publications/policy-briefs/blueprintsovereign-wealth-fund-best-practices/