نیلوفر حسین تاش
چکیده
با توجه به اهمیت وجوه نقد در هر بنگاه اقتصادی و نهاد مالی که اساساً سنگ بنای فعالیتهای آنها را شکل میدهد، در این نوشته برآنیم تا با مروری اجمالی بر اهمیت مدیریت جریان وجوه نقد، به قابلیتهای این مهم در صندوقهای ثروت ملی ازجمله صندوق توسعه ملی بپردازیم.
اهمیت مدیریت جریان وجوه نقد
در مباحث کلاسیک مالی عبارت معروفی تحت عنوان «نقدینگی پادشاه است»، مصطلح میباشد. در واقع نقدینگی و جریان وجوه نقد قابلیتی است که به بنگاه اقتصادی اجازه فعالیت میدهد. با اینحال کسب بیشترین عایدی از وجوه نقد، به نحوه مدیریت و چگونگی تخصیص آن به بخشهای مختلف فعالیت اقتصادی آن نهاد بستگی دارد.
مدیریت نقدینگی با بودجهریزی متفاوت است. در سطح کلان، بودجهریزی عبارت است از اجرای طرحی که منعکس کننده اولویتها بر اساس منابع موجود و مورد انتظار در آینده باشد. در حالیکه مدیریت نقدینگی مجموعهای از اصول و شیوههای مرتبط با انتقال وجوه نقد به صورت کارا و با قطعیت میان قسمتهای مختلف است.
استفاده از ابزارها و شیوههای مناسب برای جابهجایی وجوه نقد، عموماً از طریق ساز و کار خزانهداری (به مثابه یک بانک مرکزی/عامل داخلی) صورت میپذیرد. در واقع از طریق این بخش؛ مالک، روسا و حکمرانان یک بنگاه از اینکه چه وجوهی در کجا هستند و چه میزان از آنها قابل استفاده است، همواره مطّلع میباشند. همچنین امکان تنظیم موقعیت و حفظ تعادل در نقدینگی، با استفاده از ارائه راهکارهایی مانند استقراض یا سرمایهگذاری برای این بخش (خزانه) وجود دارد.
نقش خزانهداری در حفظ و افزایش ارزش جریان وجوه نقد در بنگاههای اقتصادی همواره مورد تأکید بوده است. اساساً انتظار از خزانه نهادهای مالی و بنگاههای اقتصادی آن است که با بکارگیری ترکیبی از روشهای کلاسیک و مدرن، از طریق گزارشدهی مستمر و دقیق از وضعیت نقدینگی و جزئیات جریان دریافتها و پرداختها؛ همراه با ارائه پیشبینی از آنها و مدنظر قرار دادن انواع قیود و ریسکها؛ به تخصیص بهینه منابع (وجوه) نقدی بپردازند و سودآوری و رشد نهاد/بنگاه را تواماً بهبود بخشد. بر این اساس در دنیای امروز، تمرکز مداوم بر فعالیتهای مرتبط با مدیریت نقدینگی محدود به مراکز مالی بزرگ نبوده، بلکه در دستور کار شرکتهای متوسط و کوچک نیز قرار دارد.
در لایههای مدیریت نقدینگی، همگرایی فزایندهای میان وجوه نقد، سیاستهای بنگاه و انواع ریسکها وجود دارد. به بیان دیگر، این مهم نه تنها به جزئیات انواع مصارف (پرداختها، بدهیها، تعهدات و ...) و منابع (درآمد فروش کالا و خدمات، سود و ...) مرتبط است، بلکه در ارتباط تنگاتنگ با مدیریت ریسک، انواع سرمایهگذاری و زنجیرههای تأمین مالی (خریدهای اعتباری، نقد و ...) میباشد.
نتایج تحقیقات انجام شده، حاکی از آن است که موفقترین نهادهای مالی دنیا به سوی عملکرد متمرکز در مدیریت وجوه نقد در حال گذار هستند. این نهادها با بازتعریف دادههای مشترک در سطح سازمان، از استاندارهای الزامآور جهانی استفاده میکنند. با اتخاذ فرآیندها و استانداردهای داده کاوی در سطح سازمان، این نهادها شروع به ساده سازی سیستمهای توانمند مدرن نموده و به یک مدل یکپارچه مالی/خزانهداری دارای کارایی بیشتر دست مییابند.
اثرات تنگناهای اعتباری و فشار مداوم نقدینگی، منجر به تشدید تلاش برای حفظ تعادل و تخصیص بهینه منابع شده است و مدیریت وجوه نقد در بنگاهها را در اولویت قرار داده است. ابزار کلیدی برای مدیریت بهینه، پیشبینی نقدینگی است. بدین منظور استفاده از پیشرفتهای فناوری اطلاعات و تکنیکهای پیشبینی مدرن در سیستمهای اطلاعات خزانهداری پیشنهاد شده است.
برنامهریزی کوتاهمدت برای نقدینگی و پیشبینی میانمدت/بلندمدت برای آن، ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند و در یک توالی به هنگام دنبال میشوند. بر این اساس عموماً بنگاهها به دنبال یک راهحل فناوری اطلاعات خودکار و یکپارچه هستند تا از کل فرآیند برنامهریزی و پیشبینی برای نقدینگی پشتیبانی کند. این موضوع (برنامهریزی و پیشبینی یکپارچه) مستلزم ارزیابی روابط بانکی و ساختار حسابهای بنگاه نیز میباشد.
اجرای یک ساختار پرداخت (واحد و یکپارچه) در قالب یک بانک مرکزی داخلی، علاوه بر آنکه معناداری گزارشات مالی را ارتقاء میدهد، به کارایی سیستم کلان از طریق کمک به انتخاب راهحلهای بهینه نیز کمک میکند. مدیریت نقدینگی کارامد، بر اثربخشی مدیریت ریسک نیز تاثیر میگذارد. در واقع هرچه دقت پیشبینی نقدینگی بیشتر باشد، رویههای مدیریت ریسک میتواند بهبود یافته و توسعه یابد.
ایجاد یک ساختار پرداخت (واحد و یکپارچه) بر بهینهسازی جریان پرداختها و دریافتها نیز موثر است. فرآیندها در این روش سادهتر میشود و گروههای ذینفع (بخشهای عملیاتی یک بنگاه) در یک فرآیند رقابتی منطبق با سیاستهای کلان بنگاه، انگیزه بیشتری برای تحقق اهداف خود مییابند؛ چراکه دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده در استراتژیها، میتواند منجر به دریافت پاداش در ازاء تحقق منابع و عدم دستیابی به آن، منجر به جریمه شود.
در واقع از طریق مدیریت یکپارچه وجوه نقد و با ارزیابیهای صورت گرفته توسط خزانهداری (از طریق گزارشات و پیشبینیها) امکان بازنگری در استراتژیهای کلان بنگاه در زمینه تخصیص منابع بوجود خواهد آمد.
شایان ذکر است به منظور گزارش دهی از جریان وجوه نقد، سه نوع صورت جریان به شرح ذیل موجود است:
- جریانهای نقدی عملیاتی(CFO): این نوع گزارش جریان وجوهی که مستقیماً با تولید و فروش کالاها ناشی از عملیات عادی مرتبط است را تشریح کرده و با لحاظ وجوه نقد دریافتی از فروش و کسر هزینههای عملیاتی که به صورت نقدی پرداخت شده است، محاسبه میشود و به صورت دورهای/سالانه ثبت میگردد.
- جریانهای نقدی حاصل از سرمایهگذاری(CFI): این نوع گزارش عنوان مینماید که چه مقدار وجه نقد از فعالیتهای مختلف مرتبط با سرمایهگذاری در یک دوره خاص، تولید یا خرج شده است. فعالیتهای سرمایهگذاری شامل خرید سفته، سرمایهگذاری در اوراق بهادار، فروش اوراق بهادار یا داراییها میشود.
- جریانهای نقدی ناشی از تأمین مالی(CFF): این گزارش خالص جریانهای نقدی را نشان میدهد که برای تأمین مالی شرکت و جذب سرمایه استفاده میشود. فعالیتهای تأمین مالی شامل اعلام بدهی، حقوق صاحبان سهام و پرداخت سود سهام میشود. جریان نقدی حاصل از فعالیتهای تأمین مالی، به سرمایهگذاران در مورد قدرت مالی شرکت و چگونگی مدیریت ساختار سرمایه بینش میدهد.
صندوقهای ثروت ملی و مدیریت جریان وجوه نقد
صندوقهای ثروت ملی با اهداف اقتصادی و اجتماعی خاص، مدیریت مجموعهای از داراییهای ملی را به عهده میگیرند. این صندوقها با توجه به کارکرد خود، میتوانند نقش تثبیت کننده داشته، سرمایهگذاری میانمدت و بلندمدت را هدفگذاری کنند، از بازارهای داخلی حمایت کرده و با تخصیص مجدد سرمایههای خود، اثرات نامطلوب انواع نوسانات را خنثی نمایند؛ همچنین عمق و وسعت بازار را افزایش دهند. با توجه به دارا بودن چنین موقعیت ممتازی در بازارهای مالی و پولی، صندوقهای ثروت همچنین میتوانند اختلالاتی را نیز در اقتصاد ایجاد کنند. از جمله اینکه بعنوان منبعی برای پرداختهای مکرر دولتها محسوب شده، با تبدیل منابع ارزی به پول داخلی، موجب افزایش پایه پولی شده و تورم را افزایش دهند و یا با انتخاب نادرست اهداف سرمایهگذاری و عدم انجام اقدامات به موقع و راهگشا در هنگام بروز انواع بحرانها، بر خلاف اهداف توسعهای و صیانتی خود، به جای انتقال ثروت زاینده به نسل آینده، انباشت بدهی را به آیندگان منتقل سازند.
با توجه به کارکردهای صندوقهای ثروت و همچنین نقش آنها در بازارها، سبد داراییهای صندوقهای ثروت ملی مشتمل بر وجه نقد، اوراق با درآمد ثابت، سهام، سرمایهگذاری جایگزین (فلزات گرانبها، املاک و مستغلات، صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر، صندوقهای پوشش ریسک، صندوقهای قابل معامله در بورس، صندوقهای سرمایهگذاری محدود و ...) و سرمایهگذاری مستقیم است.
نتایج بررسی آمارها درخصوص صندوقهای ثروت ملی، حاکی از میانگین 6.5 درصدی برای وجه نقد در میان داراییهای تحت مدیریت صندوقهای ثروت برای یک دوره 8 ساله (2021-2014) میباشد.
در میان صندوقهای ثروت ملی، برای دستیابی به اهداف تثبیتی، نیاز به نقدینگی بالاتر است. چرا که در این رویکرد، تأکید بر بدهیهای کوتاهمدت و فقدان سرمایهگذاریهای بلندمدت است. در کارکردهای توسعهای که غالباً با اعطای تسهیلات و یا اهرمی کردن منابع همراه میباشد، منابع صندوق ثروت از حالت نقدی به داراییهای غیرنقد شونده مبدل گردد. آنچه صندوقهای ثروت را به عامل جذاب برای تأمین مالی و سرمایهگذاریهای زاینده و مولد با حفظ سهم نسلهای آینده مبدل میکند، ذات بلندمدت آنهاست. در واقع ویژگیهایی مانند مقیاس بزرگ و بازه زمانی بلندمدت این صندوقها، آنها را قادر میسازد تا در داراییهای غیرنقد شونده بیشتری سرمایهگذاری کنند. لذا کارکرد صیانتی، در طول زمان کمترین نیاز به منابع نقدی را به خود اختصاص میدهد.
استفاده از شیوههای نوین مدیریت وجوه نقد در صندوقهای ثروت نیز میتواند مزایای خود ازجمله موارد ذیل را به خوبی نمایان سازد:
- افزایش سازگاری، یکپارچگی و قابلیت اطمینان دادهها از منظر وضعیت موجود نقدینگی و پیشبینی آن
- تسریع در گزارشگری نقدی و فرآیندهای پرداخت
- کاهش پیچیدگی سازمانی و فرآیندهای تکراری
- افزایش کارایی و شفافیت در تخصیص منابع
صندوق توسعه ملی بعنوان صندوق ثروت در ایران، با هدف تبدیل بخشی از عواید ناشی از فروش نفت به ثروتهای ماندگار، مولد و سرمایههای زاینده اقتصادی و نیز حفظ سهم نسلهای آینده از آن تشکیل شده است. با توجه به سهم قابل ملاحظه نقدینگی (بالاتر از میانگین جهانی) در سبد داراییهای صندوق توسعه ملی، مدیریت این جریان بسیار حیاتی است. در حال حاضر صندوق توسعه ملی علاوه بر کارکردهای قبلی خود در زمینه اعطای تسهیلات به بخش خصوصی؛ همانند سایر صندوقهای ثروت به سرمایهگذاری در بازارهای پولی و مالی داخلی و خارجی ورود نموده است. در واقع راهبردهای نوین صندوق توسعه ملی برای تخصیص منابع؛ بیش از پیش بر اهداف توسعهای و صیانتی متمرکز شده است. خزانه صندوق توسعه ملی (در قامت یک بانک مرکزی و تخصیص دهنده منابع داخلی) از طریق ساز و کار مدیریت بهینه جریان وجوه نقد و ارائه گزارش مستمر و بههنگام از سبد داراییهای صندوق و جزئیات جریان منابع و مصارف، دستیابی به نسبتهای طلایی اهداف مذکور را هموارتر مینماید.
انتهای مقاله/
منابع: