• En
  • یکشنبه 04 آذر 1403

آموزشی- بخش سوم آشنایی با ابزارها و نهادهای مالی بین المللی CFA

آموزشی- بخش  سوم آشنایی با ابزارها و نهادهای مالی بین المللی CFA
سومین جلسه دوره آشنایی با ابزارها و نهادهای مالی بین المللی با موضوع سرمایه‌گذاری در پروژه های زیرساختی و تامین مالی ساختاریافته در صندوق توسعه ملی برگزار شد.

بخش سوم- جذب سرمایه گذاری خارجی یکی از راهکارهای کشورها برای تامین مالی پروژه های اولویت دار و بزرگ مقیاس، و البته برای تقویت ارزش پول ملی است. جذب سرمایه گذاری خارجی البته می‌تواند در قالب سرمایه گذاری مستقیم خارجیFDI  یا سرمایه گذاری خارجی در بستر بازار اوراق بهادار میسر شود.

تفاوت جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و جذب سرمایه‌گذاری خارجی در بازار اوراق بهادار چیست؟

در سال 2022 در بین کشورهای همسایه ایران، امارات و ترکیه از منظر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی، با جذب حدود 22 و 12 میلیارد دلار بهترین عملکرد را داشته اند. البته جذب سرمایه خارجی در بازارهای سرمایه و اوراق بدهی ارقام جدا دارند. به صورت کلی در کشورهای توسعه یافته بین 10 الی 30 درصد مانده اوراق سررسید نشده و به همین نسبت از سهام پذیرش شده در بازار بورس در تملک خارجی ها است. این ارقام در کشورهای درحال توسعه مانند چین و هند و ترکیه بین حدود 10 درصد است. برای نمونه در رابطه با کشور ترکیه 10 درصد بازار سهام و بازار اوراق بدهی (جمعاً بیش از معادل ششصد میلیارد دلار) رقم قابل ملاحظه ای خواهد بود.

کشورها چه تمهیداتی برای جذب هرچه بیشتر سرمایه گذاری خارجی می اندیشند؟

تصویب قوانین تسهیل و حمایت از سرمایه گذاری خارجی مانند FIPPA ایران، که ریسک های غیرتجاری مانند مصادره شدن، ممانعت از انتقال ارز، و تبعیض نسبت به سرمایه گذار خارجی در مقایسه با شهروندان کشور میزبان را پوشش می دهند، و انعقاد موافقت نامه های دوجانبه BITs،  Bilateral Investment Treaties با سایر دولت ها و انعقاد موافقت‌نامه های عدم اخذ مالیات مضاعف یا قبول آرای داوری تجاری دو کشور از جمله این تمهیدات است. در همین ارتباط کنوانسیون های نیویورک 1958، کنوانسیون آژانس تضمین سرمایه گذاری، میگا، 1985، کنوانسیون ایکسید، مرکز داوری اختلافات سرمایه‌گذاری ذیل بانک جهانی ICSID  1966 و کنوانسیون های ذیل سازمان تجارت جهانی شامل GATT, GATS, TRIPs, TRIMs,  نقش تسهیل‌گری تجارت و سرمایه گذاری را دارند.   

منظور از تامین مالی ساختار یافته پروژه چیست؟

در تامین مالی ساختاریافته، همه ابزارهای تامین مالی متناسب نیازها و جریانات نقدی پروژه تعریف می شوند. ممکن است اصل وام پروژه یکجا در سررسید بازپرداخت شود. ممکن است اوراق ده ساله پروژه برای پنج سال اول پرداخت کوپن فصلی نداشته باشد. ممکن است اوراق بعد از نصف دوره سررسید قابل بازخرید باشد. ممکن است بازپرداخت یک وام بعد از تسویه وام دیگری شروع شود یا بازپرداخت اقساط یکی از وام ها به وام دیگر اولویت داشته باشد. ممکن است وامی سررسید معین نداشته باشد. ممکن است وام یا اوراق در صورت عدم کفاف درآمدهای پروژه برای بازپرداخت اقساط، قابل تبدیل به سهام شرکت پروژه باشد. ممکن است وام پروژه دوره تنفس سه ساله یا بیشتر داشته باشد.

سهم بدهی و آورده سرمایه‌گذاران در پروژه های کلان چه میزان است؟

معمولا در همه پروژه های بزرگ زیرساختی، 50 الی 80 درصد مخارج سرمایه ای از محل وام یا اوراق تامین می شود که سهم وام برای پروژه های دیر بازده معمولاً بیشتر است و هرچه پروژه بازده انتظاری بیشتر و بازگشت سرمایه سریع تری داشته باشد احتمالا سهم آورده سرمایه‌گذاران بیشتر خواهد بود. بدیهی است در طول دوره بهره برداری بازپرداخت اقساط وام ها نسبت به تقسیم سود سرمایه‌گذاران حق تقدم دارد.

تفاوت وام های تجاری با وام های سندیکایی چیست؟

وام های توسعه ای پرداختی به پروژه های زیرساختی لزوماً مشابه وام های تجاری نیستند. وام های تجاری که نمونه رایج آن وام های سرمایه در گردش است، توسط بانک های تجاری پرداخت می شوند و معمولاً سررسید 3 الی 5 ساله دارند ولی وام ها یا اوراق توسعه ای به پروژه ها توسط بانک های توسعه ای یا بانک های سرمایه گذاری تامین و تخصیص می یابند و سررسیدهای 5 الی 15 ساله دارند. وام های تجاری به اتکای اعتبار شرکتی یا ضمانت هلدینگ ها و بانک ها پرداخت می شوند ولی تضامین وام های پروژه محدود به دارایی‌های پروژه یا حقوق قراردادی پروژه یا سهام شرکت پروژه است. همچنین در وام های توسعه ای و پروژه ای تخصیص مرحله ای اعتبار مصوب همگام با پیشرفت پروژه و نظارت بانک وام دهنده رایج است.

برای تامین یک وام سندیکایی یک بانک سرمایه‌گذاری یا بانک توسعه ای طی قراردادی که با شرکت پروژه یا سرمایه گذاران آن منعقد می‌کند مسئولیت تامین منابع مورد نیاز پروژه را کلاً بر عهده میگیرد. بانک مذکور متعهد به بازاریابی و تامین وام به کمک شبکه بانکی و تامین سرمایه ها و بانک های خارجی خواهد بود و برای این منظور کارمزد تعهد پذیره نویسی دریافت می کند به این معنی که در صورتیکه بخشی از مبلغ مورد نیاز توسط سایر بانک ها تامین نشد، خود بانک شخصاً وام را تامین کند. مسئولیت دیگر بانک لیدر سندیکا تامین وام پروژه از تمدید وام های تجاری بانک های تجاری است به این معنی که در سررسید وام تجاری، آن را با یک وام تجاری از بازار بین بانکی جایگزین و در عمل تمدید کند. به این صورت وام های تجاری 5 ساله با دو نوبت جایگزینی توسط بانک لیدر ممکن است نقش وام های پروژه 15 ساله را ایفا کنند. جدا از کارمزدی که لیدر سندیکا برای خود بر میدارد (در وام های یورویی حدود 1 درصد) معمولاً نرخ بهره وام های سندیکایی نسبت به وام های تجاری 1 الی 2 درصد بیشتر است. همچنین وام های پروژه که توسط بانک های دولتی یا توسعه ای بین المللی تامین می شوند نسبت به وام هایی که توسط بانک های سرمایه گذاری تامین می شوند، نرخ مناسب تری دارند.

منظور از نرخ بهره مرجع در وام های سندیکایی چیست؟

معمولاً نرخ بهره وام های پروژه بلندمدت به صورت شناور از ترکیب یک نرخ مرجع با نرخ بالاسری معین تعیین می شود. برای مثال اگر بازپرداخت اقساط سه ماهه باشد، نرخ بهره وام سندیکایی می تواند جمع نرخ بهره یوریبور سه ماهه (مرجع) به علاوه 4 درصد باشد. در حال حاضر نرخ مرجع یورویی EURIBOR و نرخ مرجع دلاری SOFR در حال جایگزینی به جای لایبور هستند.

حق تقدم یک وام نسبت به وام دیگر به چه معنی است؟

حق تقدم داشتن یک وام به وام دیگر حداقل دو معنی می تواند داشته باشد، یک) در پرداخت اقساط از محل درآمدهای بهره برداری پروژه، دو) در زمان ورشکستگی یا انحلال شرکت پروژه و حق تقدم در تسویه از محل عواید نقد شدن دارایی های پروژه؛

ممتاز بودن سهام برخی موسسان نسبت به سهامداران دیگر به چه معنی است؟

ممتاز بودن سهام حداقل دو معنی می تواند داشته باشد: یک) داشتن حق رای بیشتر نسبت به سهام عادی دو) تعهد شرکت به پرداخت سود با نرخ معین سالانه بدون سررسید و تا مدت نامحدود.

تفاوت سندیکا، کنسرسیوم و جوینت ونچر چیست؟ 

سندیکا به همکاری چند بانک با لیدری یک بانک مشخص برای تامین مخارج سرمایه ای یک پروژه بزرگ مقیاس در قالب وام پروژه یا انتشار اوراق پروژه اطلاق می شود. کنسرسیوم به انعقاد موافقتنامه همکاری چند شرکت عمرانی برای شرکت و برنده شدن در مناقصه انتخاب پیمانکار یا سرمایه گذار و سپس پیشبرد پروژه گفته می شود به نحوی که هر یک از شرکت های عمرانی انجام بخشی از ابعاد پروژه را تقبل کنند. در کنسرسیوم استقلال هر عضو در ایفای مسئولیت های مربوط به تخصص خود حفظ می شود همچنین مالکیت هر عضو نسبت به ماشین آلات وی که در پروژه درگیر است، محفوظ است. جوینت ونچر به معنی شراکت کامل در تامین منابع مالی و ماشین آلات در یک پروژه پیمانکاری یا در یک پروژه سرمایه‌گذاری و سود و زیان آن است.

وثایق و ضمانت های مورد قبول برای وام های پروژه کدام اند؟

اعطاکنندگان وام های پروژه، اختیار رجوع به سایر اموال شخصی سهامداران شرکت پروژه را ندارند. اما اولاً اموال منقول و غیرمنقول پروژه شامل ساختمان ها، متحدثات و تاسیسات و ماشین آلات قابلیت رهن دارند. ثانیاً انتقال حقوق قراردادی پروژه مانند انتقال حقوق بهره بردار موضوع قرارداد بهره برداری به بانک وام دهنده یا اختصاص درآمد قرارداد خرید تضمینی محصولات پروژه توسط دولت به بانک وام دهنده نوعی از ضمانت است. ثالثاً منافع و درآمدهای آتی بهره برداری پروژه می تواند نقش ضمانت ایفا کند. رابعاً مطالبات و حساب های دریافتنی شرکت پروژه می تواند در رهن بانک وام دهنده باشد (گرچه در قانون مدنی ایران رهن دین (طلب) و منفعت باطل است) سادساً معمولاً حساب های پروژه در یکی از  بانک های وام دهندهAccount Bank  منحصر می شود و این بانک نقش امین حساب را ایفا می کند و به همه جریانات نقدی ورودی و خروجی پروژه نظارت دارد که برای کل بانک های وام دهنده اطمینان بخش است.

همچنین متداول است که بخشی از وام های پروژه توسط بانک توسعه صادرات کشور متبوع پیمانکاران یا تامین کنندگان تجهیزات تامین می شود و صندوق های ضمانت صادرات، ضمانت های موردنیاز این وام ها یا سایر ضمانت نامه های مورد نیاز پیمانکاری مانند حسن اجرای کار را تامین می کنند.

انواع ریسک های پروژه های سرمایهگذاری چگونه پوشش داده می شوند؟

  • اعتبارسنجی، دریافت گزارش گردش حساب و دریافت نامه دسترسی به وام Bank Confirmation Letter (BCL) از جمله تمهیدات در مرحله قبل از انعقاد قرارداد با کنسرسیوم سرمایه گذاری است. دریافت تاییدیه های اطمینان بخش Comfort Letter از شرکت های مادر پیمانکاران برای تضمین تامین سرمایه یا ماشین آلات آنها، یا دریافت مجوزهای اطمینان بخش از آژانس های دولتی مانند BAFA قبل از انعقاد قرارداد با پیمانکاران یا تامین کننده های خارجی می تواند مانع مشکلات متاخر شود. امضای تعهدنامه مبنی بر تامین سرمایه نقدی Commitment Letters، اخذ وثایق مانند سهام Security interest  یا ضمانت نامه شرکت مادر یا بانکی تعهد پرداخت آورده از جمله روش های رایج برای جلوگیری از نکول سرمایه گذاران در ایفای تعهدات سرمایه گذاری است. همچنین برای نکول هر دو طرف دولتی و بخش خصوصی در تامین سرمایه تعهدشده، حق فسخ و غرامت در نظر گرفته می شود. معمولاً آورده سمت دولتی زمین و مجوزهای محیط زیستی است.
  • ریسک طولانی شدن دوره احداث، با تفکیک نکردن طول دوره ساخت و طول دوره بهره برداری قابل مدیریت است. همچنین قراردادهای کلیددر دست با پیمانکاران جزء می تواند به تسریع پیشرفت پروژه منجر شود. سرمایه گذاری در مناطق آزاد یا ویژه اقتصادی علاوه بر کاهش هزینه های گمرکی و معافیت های مالیاتی، می تواند به تسریع در واردات تجهیزات کمک کند. بخشی از ریسک های پیمانکاری با ضمانت نامه‌های حسن انجام کار Performance Guarantees پوشش داده می شود. معمولاً برای تاخیرهای غیرموجه پیمانکاران جریمه دیرکرد   Liquidated Damages حداقل با نرخ وام پروژه تعریف می شود. معمولاً فراهم کردن ضمانت نامه تامین افزایش مخارج تکمیل پروژه Cost Overrun Guarantees توسط دولت یا کنسرسیوم سرمایه گذاران یا پیمانکاران یا شرکت های مادر آنها، به تسهیل جذب وام های پروژه کمک می کند.
  • به طور مشابه ریسک های بهره برداری مانند عدم بهره برداری صیانتی با مدت بهینه قرارداد ها قابل مدیریت است. همچنین تعریف پرداخت سهم از درآمد مبتنی بر عملکرد در برخی از پروژه ها می تواند به مطلوبیت پروژه برای عموم منجر شود. همچنین بیمه های حوادث که درصدی از ارزش متحدثات رو پوشش می دهند به اطمینان بانک های سندیکا اضافه می کند. وارانتی های تعمیر پیمانکاران به شرکت پروژه در اختیار بانک های وام دهنده برای ارزیابی پوشش ریسک قرار می گیرند.
  • نگرانی از ریسک های سیاسی و غیرتجاری از قبیل مصادره با ضمانت دولتی رفع می گردند. همینطور نگرانی از تغییر مقررات دولتی مانند اطمینان از عدم سرکوب عوارض آزادراه یا نرخ فروش محصول توسط ضمانت نامه دولتی یا مصوبه پارلمان قابل مدیریت است. ریسک عدم ایفای تعهد پرداخت خرید تضمینی دولت توسط ضمانت نامه آژانس چندجانبه میگا قابل رفع است.
  • ریسک های درآمدی فروش محصول، با انعقاد قراردادهای پیش فروش محصول و آف تیک بلندمدت یا انعقاد قراردادهای take or pay یا قراردادهای خرید تضمینی یا حق دسترسی یا قراردادهای بهره برداری Cost plus قابل مدیریت است. ریسک بالارفتن قیمت مواد اولیه مانند نفت خام، میتواند در قالب قراردادهای پالایش حق العمل کاری Path-through  مدیریت شود.
  • بخشی از ریسک های بازار با قراردادهای آتی کالایی یا قراردادهای آتی ارز قابل کنترل است. ریسک های نرخ بهره ثابت یا شناور وام با سواپ های نرخ بهره قابل مدیریت است.
  • همچنین بخش دولتی به موجب تعهد قراردادی می تواند در صورت کافی نبودن درآمدهای پروژه از سهم خود از درآمدهای ناخالص، بهره مالکانه، موقتاً چشم پوشی کند و اولویت با بازگشت سرمایه سرمایه گذاران خصوصی باشد،
  • مذاکره و دریافت فاینانس از منابع مختلف با فاصله زمانی متناسب با پیشرفت پروژه همچنین می تواند به کنترل هزینه مالی commitment fee  منجر شود. همچنین دقت در تنظیم شروط قراردادهای تامین مالی با بانک ها و رعایت آنها می تواند هزینه مالی تامین سرمایه را کاهش دهد.
  • معمولاً برای ریسک های خروج سرمایه گذاران از شرکت پروژه، موانع و جرایمی گذاشته می شود و طبق take out provisions یکی دیگر از اعضای کنسرسیوم باید مسئولیت های وی را برعهده بگیرد.

منظور از ضمانت اعتباری جزئی چیست؟

یکی از ابزارهای موجود در بازار وام‌های بین المللی سازوکار ضمانت اعتباری جزئی Partial Credit Guarantee (PCG)  است که توسط بانک های توسعه ای بین المللی مانند بانک توسعه آسیایی یا آژانس های چندجانبه ضمانت صادر می شوند و 50 الی 80 درصد اصل و فرع وام یا اوراق که توسط بانک های تجاری یا سرمای گذاری خصوصی تامین می شوند را ضمانت می کنند. این ضمانت نامه وضعیت اعتباری تامین مالی را بهبود می بخشد و امکان اخذ وام /اوراق های با نرخ ارزان تر را از بانک های تجاری یا سرمایه گذاری فراهم میکند. معمولاً موافقت نامه جانبی با دولت یا وزارت اقتصاد حامی پروژه برای تعهد جبران در صورت نکول منعقد می شود.

منظور از چارچوب های قراردادی مشارکت عمومی _خصوصی PPP چیست؟

از دهه 1980 به بعد قراردادهایی برای ساخت پروژه های زیربنایی منعقد شدند که مسئولیت تامین مالی دوره احداث و حق بهره برداری پس از راه اندازی را نیز به مسئولیت های طراحی و ساخت می افزودند که به مشارکت عمومی_خصوصی موسوم هستند و طی آن دولت ها برای تسریع در تامین مالی و ساخت پروژه های زیربنایی انتفاعی، مسئولیت تامین مالی پروژه در قبال امتیاز حق بهره برداری از پروژه ها به تعداد سال معین بعد از ساخت را به کنسرسیوم برنده واگذار می کنند. بسیاری از زیربناها مانند فرودگاه، ریل راه آهن، آزادراه و ... منطق و مجوز قانونی برای واگذاری همیشگی مالکیت به بخش خصوصی را ندارند، لذا دولت حق بهره برداری از آنها را برای تعداد سال معین واگذار می کند.  این قراردادها در دو خانواده قراردادهای DBFO و BOT طبقه بندی می‌شوند. تفاوت این دو طبقه در سهم آورده سرمایه گذاران و اختیار عمل آنان در پروژه ها خلاصه می شود. معمولاً پروژه های DBFO مانند ساخت زندان یا نیروگاه توسط بخش خصوصی، وابستگی بیشتر به وام های پروژه ای دارند و درآمدهای دوره بهره برداری آن عمدتاً توسط خرید تضمینی توسط دولت  یا حق دسترسی پرداختی دولت Availability Payments تامین می‌شود و سرمایه گذاران اختیار عمل کمتری در دوره بهره برداری دارند. در مقابل پروژه های BOT مانند قراردادهای احداث آزادراه ها وابستگی بیشتر به آورده سرمایه گذاران دارند، و سرمایه گذاران برای نحوه مدیریت و کسب درآمد از فروش محصول یا خدمت اختیار عمل حداکثری دارند.

مطابق گزارش نهاد تجارت و توسعه سازمان ملل، آنکتاد در سال 2022 به تعداد 1229 قرارداد تامین مالی پروژه در ابعاد بین المللی نهایی و منعقد شده است. این پروژه ها شامل طیف وسیعی از پروژها از قراردادهای مشارکتی ساخت زیربناهای حمل و نقل، گرفته تا قراردادهای احداث نیروگاه های بادی یا خورشیدی و یا تاسیاست صنعتی و مجتمع های پتروشیمی و پالایشگاهی یا قراردادهای اکتشاف و مشارکت در تولید را شامل می شوند که به ذکر چند نمونه و درس های آموخته این پروژه ها اشاره می گردد:

قرارداد مشارکتی فرودگاه جدید استانبول:

ساخت فرودگاه جدید استانبول طی 2014 تا 2018 برای تبلیغات دولت ترکیه بسیار موثر بود. این فرودگاه در کمتر از سه سال از بهره برداری در سال 2023 به پرتردد ترین فرودگاه جهان تبدیل شده است. فرودگاه جدید استانبول در فاصله 35 کیلومتری استانبول با ظرفیت 160 میلیون مسافر در سال طراحی شد و قرارداد وام سندیکایی آن در سال 2015 منعقد شد. برنده مناقصه انتخاب سرمایه گذار کنسرسیومی موسوم به IGA متشکل از 5 شرکت عمرانی ترکیه بود که مسئولیت احداث و بهره برداری را تا 25 سال بر عهده خواهند داشت و تضمین بازگشت 22 میلیارد یورو درآمد سهم دولت را تعهد کرده بودند. سندیکایی از 6 بانک ترکیه ای مسئولیت تامین مالی وام پروژه را برعهده گرفتند. مخارج سرمایه ای پروژه حدود 9.5 میلیارد یورو بود و سندیکا وام 4.5 میلیارد یورویی را تامین کرد. دولت زمین و زیرساختهای پروژه به ارزش 2.5 میلیارد یورو را تامین کرد اما مشارکت در تامین مالی پروژه به میزان 5 میلیارد یورو را تعهد کرده بود تا اطمینان بیشتری به سرمایه گذاران و بانک های اعطا کننده وام برای تکمیل پروژه در موعد مقرر ایجاد کند. آورده کنسرسیوم شرکت های عمرانی سرمایه گذار 2.5 میلیارد یورو نقد و ماشین آلات و دانش فنی بود. پروژه در موعد مقرر در 2018 افتتاح شد و با توجه به سهم از درآمد ناخالص یا بهره مالکانه دولت، طی 2019 تا 2022 آورده دولت بازگشت داده شد. فرودگاه استانبول در 2022 بالغ بر 37 میلیون مسافر و 6 میلیارد یورو درآمد داشت و سهم از درآمد ناخالص دولت، 20 درصد و بیشتر از 1.2 میلیارد یورو بود. نکته آموزنده دیگر سهم دولت ترکیه از شرکت پروژه بود که 49 درصد تعریف شده و کنسریوم سهم 51 درصدی و کنترل بر بهره برداری دارد.

قرارداد مشارکتی احداث پل معلق چاناککاله:

این پل معلق با طول 2023 متر که در تنگه گالیپولی و در صدمین سالگرد نبرد گالیپولی تعریف و احداث شد، بلندترین پل معلق ترافیکی جهان است که از شش لاین آزادراهی تشکیل شده است. مخارج پروژه 2.5 میلیارد یورو بود که 1.8 میلیارد آن توسط وام و 0.7 آن توسط کنسریوم عمرانی برنده تامین شد. کنسرسیوم برنده شامل دو شرکت عمرانی کره جنوبی SK Ecoplant و Daelim بودند که حضور آنها موجب شد پروژه از وام یک میلیارد یورویی و ضمانت های توسعه صادراتی آژانس های کره جنوبی اگزیم بانک و K-SURE برخوردار شود. همچنین 19 بانک بین المللی، چند بانک عربی اسلامی و 6 بانک ترکیه ای در تامین 0.8 میلیارد یورو مشارکت داشتند. این پروژه به دلیل ضمانت هایی که دولت ترکیه فراهم کرده بود با مازاد تقاضای اعطای وام از سمت بانک ها تا 3.6 میلیارد یورو  oversubscribed  یا پذیره نویسی مازاد مواجه شده بود. این قرارداد مشارکتی از نوع DBFO با 22 سال دوره بهره‌برداری است. البته دوره سررسید وام های پروژه حداکثر 15 ساله اند و البته در برخی موارد دوره تنفس 5 ساله داشتند.  علاوه بر توثیق دارایی ها و درآمدهای آتی پروژه به نفع بانک ها، ضمانت حداقل میزان ترافیک توسط آژانس دولتی بزرگراه های ترکیه، و تعهد دولت ترکیه مبنی بر عدم سرکوب قیمت عوارض عبور و تعیین نرخ عوارض سالانه متناسب تورم یورو / لیر از جمله تضامین پروژه تعریف شده اند.

تامین مالی و احداث پارک نیروگاهی خورشیدی بنبان Benban مصر

در این پروژه 4 میلیارد دلاری، آورده سرمایه گذاران 1 میلیارد دلار و تامین مالی از نوع وام 3 میلیارد یورو بود. این مجتمع یکی از چهار مجتمع بزرگ نیروگاه خورشیدی در منطقه ای بیابانی با کمترین بارش و بیشترین نور در معرض در 630 کیلومتری جنوب قاهره احداث شده است. به دلیل مزیت های محیط زیستی و اجتماعی آن شرکت سرمایه گذاری بانک جهانی موسوم به IFC نقش بارز در تعریف پروژه و ایجاد ضمانت برای آن ایفا کرد. بانک های توسعه ای شامل IFC، بانک توسعه آفریقا، بانک زیرساخت آسیایی و بانک نوسازی و توسعه اروپا، جمعاً  1.5 میلیارد وام پروژه ای تخصیص دادند. همچنین ضمانت جزئی IFC موجب شد که بانک های تجاری محلی و عربی تا 0.8 میلیارد دلار به پروژه اختصاص دهند. ویژگی بارز دیگر این پروژه اختصاص وام به پروژه توسط شرکت های سرمایه گذاری دولتی اروپایی DFIs به میزان 0.7 میلیارد دلار به پروژه بود که وام این موسسات از نظر حقوق مالی Subordinated و با وصف تنزل رده و بدون ضامن بودند. البته نرخ بهره این وام های 6 الی 10 ساله هم بالاتر حساب می شود. در مقابل وام های بانک های توسعه ای با ضمانت دولتی و با نرخ های کمتر و دوره بازپرداخت تا 15 سال تعریف شده اند. ویژگی بارز این پارک خورشیدی قطعه قطعه بودن آن و جذب بیش از 32 شرکت سرمایه گذار فعال در حوزه نیروگاه های خورشیدی از 12 کشور مختلف بود. ضمانت های پروژه شامل خرید تضمینی برق برای 25 سال با نرخ معین 7.2 سنت دلار برای هر کیلووات ساعت بود.

تامین مالی، اکتشاف و احداث میدان گازی شاه دنیز آذربایجان در دریای خزر

این پروژه گازی فراساحل که در سه فاز و از سال 2004 تعریف شده است در فاز اول به ظرفیت 8.6 میلیارد مترمکعبی در سال 2014 و در فاز دوم به ظرفیت اسم 16 میلیارد مترمکعب در سال 2020 رسید. سهم شرکت بریتیش پترولیوم که بهره بردار انحصاری پروژه است 30 درصد است. سهم شرکت روسی LUKOIL نزدیک به 20 درصد، سهم شرکت ملی نفت ایران در این پروژه 10 درصد، و سهم شرکت های دولتی جمهوری آذربایجان نیز 21 درصد است. البته دولت آذربایجان در قرارداد مشارکت در تولید این پروژه از سهم از درآمد یا بهره مالکانه حدود 20 درصدی برخوردار است و سهم دولت از درآمدهای پروژه نیز به صندوق ثروت ملی موسوم به صندوق درآمدهای نفتی این کشور واریز می شود. گاز طبیعی محصول این پروژه از طریق خط لوله از مسیر گرجستان و ترکیه به بازارهای اروپایی می رسد. مخارج سرمایه ای این پروژه در فاز اول 6.5 میلیارد دلار ،  در فاز دوم بالغ بر 10 میلیارد دلار و در فاز سوم بالغ بر 24 میلیارد دلار برآورد شده است. بیش از 60 درصد تامین مالی پروژه بر عهده وام سندیکایی بانکی بوده است و در دو فاز اول و دوم تاکنون در دو مرحله بالغ بر 9 میلیارد دلار وام سندیکایی با مدیریت HSBC و حدود 1 میلیارد دلار وام توسعه ای از بانک توسعه آسیایی ADB، بانک نوسازی و توسعه اروپا و بانک توسعه منطقه ای دریای سیاه BSTDB به پروژه تخصیص داده شده است. از ویژگی های بارز تامین مالی این پروژه نقش ضمانت جزئی بانک ADB روی وام های سندیکایی و تجاری به اتکای قرارداد جانبی با وزارت اقتصاد جمهوری آذربایجان است که باعث شده پروژه به وام های سندیکایی در نرخ های ترجیحی دسترسی پیدا کند.

انتهای پیام/

امتیاز به خبر :