مهدی غضنفری رئیس صندوق توسعه ملی، با انتشار جدول «میثاق اقتصادی» در رشته توئیتهایی که در شبکه ایکس منتشر شد از نامزدهای ریاست جمهوری دعوت کرد با تکمیل این جدول و انتشار آن پیش از روز رای گیری از آن به عنوان یک «میثاق اقتصادی» با مردم استفاده کرده و به قولها و شعارهای خود رنگ و بویی آماری و مستند بدهند.
مهدی غضنفری رئیس صندوق توسعه ملی، با انتشار این جدول در رشته توئیتهایی که در شبکه ایکس منتشر شد از نامزدهای ریاست جمهوری دعوت کرد با تکمیل این جدول و انتشار آن پیش از روز رای گیری از آن به عنوان یک «میثاق اقتصادی» با مردم استفاده کرده و به قولها و شعارهای خود رنگ و بویی آماری و مستند بدهند.
موارد منتشر شده در این جدول شامل پیشبینی شاخصهای اقتصادی همچون آمار نرخ رشد اقتصادی، قیمت ارز، ضریب جینی، نرخ تورم، خط فقر، رتبه فضای کسب و کار، وضعیت تراز انرژی، ارزش صادرات نفتی و غیر نفتی، نرخ بیکاری و .... از امسال تا 4 سال آینده است.
مهدی غضنفری در توئیتی که درصفحه شخصی خود در ایکس منتشر کرد، با انتشار جدول مذکور از شش نامزد ریاست جمهوری خواسته است تا قبل از روز رای گیری موارد مطرح شده در جدول را تکمیل و منتشر کنند.
در توئیت رئیس صندوق توسعه ملی آمده بود:
« نامزد محترم ریاست جمهوری
لطفا تا قبل از روز رایگیری، جدول زیر را کامل و منتشر کنید. این میتواند بخشی از میثاقی باشد که شما با مردم میبندید. بسم الله…»
هر چند این جدول و توئیت غضنفری در شبکه های اجتماعی مورد استقبال قرار گرفت و بازنشر شد اما هیچ یک از نامزدهای ریاست جمهوری جدول را تکمیل نکردند و همچنان نامزدها با حرف درمانی و بدون آمار و شاخص به دادن وعده و شعار به مردم ادامه دادند.
چند روز بعد توئیت دوم مهدی غضنفری رئیس صندوق توسعه ملی خطاب به «نامزدهای محترم ریاست جمهوری» و با مخاطب قرار دادن هر کدام از آنان منتشر شد:
«آقای پزشکیان/ آقای پورمحمدی/ آقای جلیلی/ آقای زاکانی/ آقای قاضیزاده/ آقای قالیباف
لطفا «جدول میثاق اقتصادی با مردم» را تکمیل بفرمایید تا آنرا یک مبنا برای انتخاب قرار دهیم.
بعد از انتخابات، دیگر میثاق نیست، وعده سرخرمن است...
نامزدی که این تعداد محدود شاخص را پیشبینی نکند، چگونه انتظار دارد ۸۵ میلیون نفر مقدرات خود را برای ۴ سال به او بسپارند؟
لطفا هموطنان شریف و عزیز کشورمان، دست بدست بدهید برسد بدست نامزدها...
ما منتظریم...»
این گزارش میافزاید، این بار هم نامزدها یا نخواستند و یا نتوانستند جدول را تکمیل کنند و به عنوان بخشی از قولهایی که به مردم میدهند موارد مطرح شده در جدول را مبنای میثاق اقتصادی با مردم قرار دهند.
با توجه به اینکه نامزدهای ریاست جمهوری نتوانستند جدول موسوم به میثاق اقتصادی با مردم را تکمیل کنند، مهدی غضنفری تصمیم گرفت با استفاده از هوش مصنوعی و تعاریف شناخته شده و نحوه محاسبهی شاخصها که برآورد ساده و اولیهای را داده است، این جدول را کامل کند.
در ادامه، تعاریف شاخصهای اقتصادی مورد استفاده هوش مصنوعی به همراه روش محاسبه هر یک از آنها و وضعیت کنونی آن آمده است، گرچه ممکن است برخی تعاریف و یا مقدار آنها مورد قبول ما نباشد اما این کاری است که از طرف هوش مصنوعی انجام شده و میتواند بعنوان نسخه اولیه برای اصلاحات بعدی در اختیار نامزدها قرار گیرد.
1- نرخ رشد اقتصادی: نرخ رشد اقتصادی به زبان ساده همان افزایش میزان کالاها و خدمات ارائه شده در اقتصاد است. برای محاسبه نرخ رشد اقتصادی، میتوان از چند روش استفاده کرد. به عنوان مثال، از سه روش تولید، تقاضا و دستمزد به شرح زیر، استفاده میشود:
روش تولید: در این روش، ابتدا میزان تولید در یک کارخانه یا اقتصاد مورد مطالعه محاسبه میشود. سپس تغییرات این میزان تولید نسبت به یک زمان دیگر اندازهگیری میشود.
روش تقاضا: در این روش، میزان خرید خریداران بعد از ورود اجناس به بازار محاسبه میشود. این روش نیز به تغییرات در میزان تقاضا توجه دارد.
روش دستمزد: در این روش، نقش دستمزد و اجاره در قیمت کالاها مورد بررسی قرار میگیرد. بنابراین، تغییرات در این دو عامل نیز در محاسبه نرخ رشد اقتصادی مد نظر قرار میگیرد.
به صورت کلی، نرخ رشد اقتصادی میتواند با محاسبه درصد تغییرات تولید ناخالص داخلی (GDP) بدست آید. فرمول محاسبه نرخ رشد اقتصادی به صورت زیر است:
نرخ رشد اقتصادی (EG) برابر است با حاصل تقسیم (GDP2 - GDP1) بر GDP1
بر اساس آمارها اکنون نرخ رشد اقتصادی 3/80 درصد است که در خوشبینانه ترین حالت در سال 1404 به 4/50 درصد و در بدبینانه ترین حالت به 3/00 درصد می رسد. در سال 1405 در خوش بینانه ترین حالت به 4/80 درصد و در بدبینانه ترین حالت 3/20 درصد می رسد. در سال 1406 می توان انتظار داشت در خوشبینانه ترین حالت ممکن این آمار به 5/00 درصد و در بدبینانه ترین حالت به 3/50 درصد برسد. درصد اطمینان این پیش بینی 70 درصد است.
2- قیمت ارز: نرخ ارز در بازار معمولاً به دلار، یورو، پوند و سایر ارزها نسبت به ریال نمایش داده میشود. به طور کلی، قیمت ارزها تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند تقاضا و عرضه، سیاستهای مالی و پولی، تغییرات در بازار جهانی و رویدادهای سیاسی و اقتصادی قرار دارد. بر اساس آمارها اکنون قیمت ارز595000 ریال است که در خوشبینانه ترین حالت در سال 1404 به 650000 ریال و در بدبینانه ترین حالت 700000 ریال می رسد. در سال 1405 در خوش بینانه ترین حالت به 700000 ریال و در بدبینانه ترین حالت به 800000 ریال می رسد. در سال 1406 می توان انتظار داشت در خوشبینانه ترین حالت ممکن قیمت دلار به 750000 ریال و در بدبینانه ترین حالت به 900000 ریال برسد. درصد اطمینان این پیش بینی 60 درصد است.
3- ضریب جینی: این ضریب یک شاخص مهم برای سنجش نابرابری درآمدی است. این عدد بین صفر و یک قرار دارد، و هرچه به یک نزدیکتر باشد، نشانگر اختلاف طبقاتی بیشتر است. در سال 1401، ضریب جینی ایران به میزان 0.2 واحد درصد کاهش یافته است. این کاهش ممکن است ناشی از اعطای یارانههایی به گروههای کمدرآمد باشد. اما باید توجه داشت که کاهش ضریب جینی تنها نشاندهنده کاهش اختلاف طبقاتی نیست و باید با دقت بیشتری مورد بررسی قرار گیرد. در سالهای قبل، ضریب جینی ایران نیز در حدود 0/42 قرار داشته است. در خوشبینانه ترین حالت در سال 1404 به 0/40 و در بدبینانه ترین حالت به 0/43 واحد می رسد. در سال 1405 در خوش بینانه ترین حالت به 0/39 و در بدبینانه ترین حالت 0/44 می رسد. در سال 1406 می توان انتظار داشت در خوشبینانه ترین حالت ممکن این آمار به 0/38 واحد و در بدبینانه ترین حالت به 0/45 واحد برسد. درصد اطمینان این پیش بینی 65 درصد است.
4- درآمد سرانه: در اقتصاد به میزان درآمد ناخالص داخلی (GDP) یک کشور تقسیم بر جمعیت آن کشور اشاره دارد. در ایران، درآمد سرانه ملی در سال ۲۰۲۰ حدود ۳۳۷۰ دلار بود. این مقدار کمتر از نصف درآمد سرانه ملی در سال ۲۰۱۳ است که ۷۵۳۰ دلار بودهاست. این تغییر نشاندهنده تغییرات در اقتصاد و سیاستهای مالی کشور است. البته باید توجه داشت که واقعیت جامعه ممکن است با این رقم متفاوت باشد. بر اساس آمارها اکنون درآمد سرانه 5530 دلار است که در خوشبینانه ترین حالت در سال 1404 به 6000 دلار و در بدبینانه ترین حالت 5600 دلار می رسد. در سال 1405 در خوش بینانه ترین حالت به 6500 دلار و در بدبینانه ترین حالت 5700 دلار می رسد. در سال 1406 می توان انتظار داشت در خوشبینانه ترین حالت ممکن این آمار به 7000 دلار و در بدبینانه ترین حالت به 5800 دلار برسد. درصد اطمینان این پیش بینی 75 درصد است.
5- ارزش صادرات نفتی و غیر نفتی: در سالهای اخیر، ایران همچنان به عنوان یکی از کشورهایی شناخته میشود که منابع نفتی غنی دارد. این منابع نفتی بهعنوان یکی از مهمترین منابع درآمدی ایران محسوب میشوند. اما صادرات غیرنفتی نیز نقش مهمی در اقتصاد ایران ایفا میکنند. در زمینه صادرات نفتی، ایران بهعنوان یکی از کشورهای تولیدکننده نفت، در سالهای اخیر میزان قابل توجهی نفت و محصولات نفتی را به بازار جهانی صادر کرده است. اوپک ارزش صادرات نفت، میعانات گازی، محصولات نفتی و گاز ایران در سال ۲۰۲۱ را ۲۵.۳ میلیارد دلار ارزیابی کرده است. این مقدار نشاندهنده اهمیت نفت در ترکیب درآمدهای صادراتی ایران است. اما صادرات غیرنفتی نیز نقش مهمی در اقتصاد ایران دارد. این شامل محصولات پتروشیمی، مواد شیمیایی، پلاستیک، میوهها، محصولات سرامیکی و فلزات میشود. بهطور کلی، صادرات غیرنفتی نشاندهنده تنوع در منابع درآمدی کشور و کاهش وابستگی به نفت است. برای مثال، در سالهای اخیر، ارزش صادرات غیرنفتی ایران به حدود ۴۲ میلیارد دلار رسیده است. این شامل محصولات پتروشیمی، مواد شیمیایی، پلاستیک، میوهها، محصولات سرامیکی و فلزات میشود. همچنین، کشاورزی و صنعت نیز نقش مهمی در صادرات غیرنفتی دارند. به طور کلی، تنوع در منابع درآمدی ایران، از یک سو به کاهش وابستگی به نفت کمک میکند و از سوی دیگر، اقتصاد کشور را مقاومتر در برابر تغییرات قیمت نفت در بازار جهانی میکند. بر اساس آمارها اکنون ارزش صادرات نفتی و غیرنفتی ایران در سال 1403 97 میلیارد دلار است که در خوشبینانه ترین حالت در سال 1404 به 105 میلیارد دلار و در بدبینانه ترین حالت به 95 میلیارد دلار می رسد. در سال 1405 در خوش بینانه ترین حالت ممکن این درآمد به 110 میلیارد دلار و در بدبینانه ترین به 100 میلیارد دلار می رسد. در سال 1406 می توان انتظار داشت در خوشبینانه ترین حالت ممکن این آمار به 115 میلیارد دلار و در بدبینانه ترین حالت به 105 میلیارد دلار برسد. درصد اطمینان این پیش بینی 80 درصد است.
6- صادرات دانشبنیان: به یکی از مهمترین عوامل توسعه اقتصادی کشورها تبدیل شده است. شرکتها و مؤسسات دانشبنیان، با تولید محصولات و خدمات نوآورانه، به بازارهای جهانی گام برمیدارند. در ایران نیز، صادرات دانشبنیان در حال رشد است. در سال ۱۴۰۱، صادرات شرکتهای دانشبنیان از حدود ۸۶۹ میلیون دلار به حدود ۱.۵ میلیارد دلار افزایش یافته است. این رشد نشاندهنده توانمندی شرکتهای دانشبنیان در عرضه محصولات نوآورانه به بازارهای خارجی است. اکنون و در سال 1403 ارزش صادرات دانش بنیان به 3/5 میلیارد دلار است که در خوشبینانه ترین حالت در سال 1404 به 4 میلیارد دلار و در بدبینانه ترین حالت به 3/6 میلیارد دلار می رسد. در سال 1405 در خوش بینانه ترین حالت به 4/5 میلیارد دلار و در بدبینانه ترین حالت به 3/8 میلیارد دلار می رسد. در سال 1406 می توان انتظار داشت در خوشبینانه ترین حالت ممکن این آمار به 5 میلیارد دلار و در بدبینانه ترین حالت به 4 میلیارد دلار برسد. درصد اطمینان این پیش بینی 70 درصد است.
7- نرخ تورم: در ایران، نرخ تورم یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی است که نشاندهنده افزایش قیمتها در بازار است. سال گذشته نرخ تورم سالانه به حدود ۴۲.۵ درصد رسید. اگرچه این عدد برای اقتصاد ایران قابل قبول نیست، اما مقایسهاش با بهمن سال قبل از آن که تورم سالانه به ۴۷.۷ درصد رسیده بود، نشاندهنده کاهش ۵.۲ درصدی است. این شاخص مهم برای تحلیل و برنامهریزی اقتصادی است و تأثیر زیادی بر قدرت خرید و شرایط زندگی مردم دارد. آمارهای رسمی نرخ تورم امسال را 35 درصد عنوان می کند که در خوشبینانه ترین حالت در سال 1404 به 30 درصد و در بدبینانه ترین حالت به 38 درصد می رسد. در سال 1405 در خوش بینانه ترین حالت به 25 درصد و در بدبینانه ترین حالت 35 درصد می رسد. در سال 1406 می توان انتظار داشت در خوشبینانه ترین حالت ممکن این آمار به 20 درصد و در بدبینانه ترین حالت به 30درصد برسد. درصد اطمینان این پیش بینی 60 درصد است.
8- حجم سرمایهگذاری: حجم سرمایهگذاری خارجی در طول سالهای اخیر تغییراتی را تجربه کرده است. در سال ۲۰۲۱، میزان سرمایهگذاری مستقیم خارجی در ایران به ۱ میلیارد و 425 میلیون دلار رسیده است. این رشد نشاندهنده توانمندی کشور در جذب سرمایهگذاریهای خارجی است. همچنین، در سالهای قبل، میزان سرمایهگذاری خارجی در ایران با توجه به شرایط اقتصادی و سیاسی تغییر کرده است. از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱، افزایش حدود ۶.۱۸ درصدی در سرمایهگذاری مستقیم خارجی ایران رخ داده است.
به طور کلی، توسعه سرمایهگذاری خارجی در ایران نقش مهمی در توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال دارد. این تلاشها بهعنوان یکی از راههای موثر برای تعامل با جهان و افزایش توان رقابتی اقتصادی مورد توجه قرار گرفتهاند.
بر اساس آمارها اکنون نرخ حجم سرمایه گذاری 20 میلیارد دلار است که در خوشبینانه ترین حالت در سال 1404 به 23 میلیارد دلار و در بدبینانه ترین حالت به 21 میلیارد دلار می رسد. در سال 1405 در خوش بینانه ترین حالت به 26 میلیارد دلار و در بدبینانه ترین حالت به 22 میلیارد دلار می رسد. در سال 1406 می توان انتظار داشت در خوشبینانه ترین حالت ممکن این آمار به 29 میلیارد دلار و در بدبینانه ترین حالت به 24 میلیارد دلار برسد. درصد اطمینان این پیش بینی 65 درصد است.
9- نرخ بیکاری: به عنوان درصدی از نیروی کار، تعداد افراد فعالانه در جستجوی کار را اندازهگیری میکند. بر اساس گزارشها، در سال ۱۴۰۰، نرخ بیکاری به ۹ درصد رسید که پایینترین رقم آن در دهههای اخیر محسوب میشود. بر اساس آمارها اکنون نرخ بیکاری در جمعیت فعال کشور 10/20 درصد است که در خوشبینانه ترین حالت در سال 1404 به 9/50 درصد و در بدبینانه ترین حالت به 10/50 درصد می رسد. در سال 1405 در خوش بینانه ترین حالت به 9 درصد و در بدبینانه ترین حالت 10 درصد می رسد. در سال 1406 می توان انتظار داشت در خوشبینانه ترین حالت ممکن این آمار به 8/50 درصد و در بدبینانه ترین حالت به 9/50 درصد برسد. درصد اطمینان این پیش بینی 70 درصد است.
10- رتبه فضای کسب و کار: ایران در شاخص سهولت کسبوکار بانک جهانی رتبه ۱۲۷ از ۱۹۰ کشور را به خود اختصاص داده است. این رتبه نشاندهنده میزان سهولت انجام کسبوکار در کشور است. از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰، رتبه ایران در این شاخص بین ۱۱۶ تا ۱۵۲ جابهجا شده است. بهبود در این رتبه نشاندهنده تلاشهای کشور در جهت بهبود محیط کسبوکار است. بر اساس آمارها اکنون رتبه ایران 127 است که در خوشبینانه ترین حالت در سال 1404 به رتبه 120 و در بدبینانه ترین حالت به 130 می رسد. در سال 1405 در خوش بینانه ترین حالت به رتبه 115 و در بدبینانه ترین حالت ممکن است به رتبه 135 سقوط کنیم. در سال 1406 می توان انتظار داشت در خوشبینانه ترین حالت ممکن این رتبه به 110 و در بدبینانه ترین حالت به 140 برسد. درصد اطمینان این پیش بینی 50 درصد است.
11- خط فقر: آستانه فقر یا حد فقر، حداقل سطح درآمدی است که در یک کشور خاص، کافی تلقی میشود. خط فقر معمولاً با یافتن هزینه کل تمام منابع ضروری، که یک انسان بالغ متوسط، در یک سال مصرف میکند محاسبه میشود. در گزارشی که از سوی مرکز پژوهشهای مجلس منتشر شده، نرخ فقر در کشور از سال ۱۳۸۵ بهطور فزایندهای افزایش یافته و از سال ۱۳۹۷ به بعد، به “بالای ۳۰ درصد” رسیده است. بر اساس این گزارش، خط فقر متوسط کشوری در سال ۱۴۰۰ بهطور سرانه یک میلیون و ۶۸۰ هزار تومان برای هر فرد بوده است. بر اساس آمارها اکنون خط فقر به 82 میلیون ریال در ماه برای خانوارها رسیده است که در خوشبینانه ترین حالت در سال 1404 به 90 میلیون ریال در ماه و در بدبینانه ترین حالت به 95 میلیون ریال در ماه می رسد. در سال 1405 در خوش بینانه ترین حالت خط فقر 100 میلیون ریال در ماه خواهد بود و در بدبینانه ترین حالت 110 میلیون ریال در ماه است. در سال 1406 می توان انتظار داشت در خوشبینانه ترین حالت ممکن این رقم به 115 میلیون ریال و در بدبینانه ترین حالت به 120 میلیون ریال در ماه برسد. درصد اطمینان این پیش بینی 55 درصد است.
12- انتظار برای خانهدار شدن: با توجه به گزارشها، برای خرید یک آپارتمان ۸۰ متری در ایران، یک کارگر حداقلبگیر باید بیش از ۱۷۰ سال کار کند و بخشی از درآمد خود را هر ماه پسانداز کند. البته، این معادله در واقعیت با چالشهایی مواجه میشود؛ به عنوان مثال، کارگران بیخانه که مستاجر هستند، اصولاً توان پسانداز ماهانه ندارند و اجاره خانه را پرداخت کنند. این مسئله نیاز به توجه و برنامهریزی جهت ایجاد فرصتهای شغلی و بهبود شرایط مسکن دارد. با توجه به حقوق هشت میلیون تومانی وزارت کار، اکنون کارگران باید حدود 28 سال در انتظار باشند تا بتوانند با یک سوم حقوق خود در تهران، تنها یک متر خانه بخرند! با همین محاسبات همچنین کارگران باید 106 سال منتظر بمانند تا بتوانند خانهای 50 متری بخرند! بر اساس آمارهای رسمی اکنون تقریبا 30 سال لازم است تا کارگری با درآمد خود موفق به خرید خانه شود. در خوشبینانه ترین حالت در سال 1404 این انتظار به 28 سال در بدبینانه ترین حالت به 32 سال می رسد. در سال 1405 در خوش بینانه ترین حالت 26 سال و در بدبینانه ترین حالت 34 سال انتظار برای خانه دار شدن لازم است. در سال 1406 می توان انتظار داشت در خوشبینانه ترین حالت ممکن این انتظار به 24 سال و در بدبینانه ترین حالت به 36 سال برسد. درصد اطمینان این پیش بینی 60 درصد است.
13- تجارت با همسایگان: با توجه به گزارشها، تجارت غیر نفتی ایران با ۱۵ کشور همسایه در بهار امسال به ۱۲ میلیارد و ۳۶۴ میلیون دلار رسیده است. این تجارت شامل تبادل کالاها و خدمات بین ایران و همسایگان میشود. در این دوره، پنج مقصد کالاهای صادراتی ایران به همسایگان به ترتیب عراق، ترکیه، امارات، افغانستان و عمان بودهاند.همچنین، واردات از همسایگان نیز در این دوره افزایش یافته است.توسعه روابط تجاری با همسایگان از جمله اقداماتی است که تاثیر بسزایی در افزایش صادرات و توسعه اقتصادی کشور داشته است. پیش بینی می شود تا پایان سال 1403 این رقم 53 میلیارد دلار برسد. در خوشبینانه ترین حالت در سال 1404 این آمار به 57 میلیارد دلار و در بدبینانه ترین حالت به 52 میلیارد دلار می رسد. در سال 1405 در خوش بینانه ترین حالت 60 میلیارد دلار و در بدبینانه ترین حالت 55 میلیارد دلار حجم تجارت با همسایگان خواهد بود. در سال 1406 می توان انتظار داشت در خوشبینانه ترین حالت ممکن این آمار به 63 میلیارد دلار و در بدبینانه ترین حالت به 58 میلیارد دلار برسد. درصد اطمینان این پیش بینی 75 درصد است.
14- تجارت با غرب: حجم تجارت خارجی ایران با کشورهای اروپایی در طول هفت ماهه اول سال ۱۴۰۲ به ۱۵ میلیون و ۹۱۰ هزار و ۸۱۶ تن معادل هشت میلیارد و ۸۰۷ میلیون و ۸۷۹ هزار و ۸۴۱ دلار رسیده است. این تجارت شامل تبادل کالاها و خدمات بین ایران و کشورهای اروپایی میشود. از این میزان، صادرات ایران به اروپا به ارزش ۳۴۸۱ میلیون یورو و واردات از اروپا به ایران به ارزش ۸۳۱ میلیون یورو بوده است. در سال 1403 این آمار 20 میلیارد دلار تخمین زده می شود که در خوشبینانه ترین حالت در سال 1404 این آمار به 21 میلیارد دلار و در بدبینانه ترین حالت به 19 میلیارد دلار می رسد. در سال 1405 در خوش بینانه ترین حالت 22 میلیارد دلار و در بدبینانه ترین حالت 20 میلیارد دلار حجم تجارت با اروپا خواهد بود. در سال 1406 می توان انتظار داشت در خوشبینانه ترین حالت ممکن این آمار به 23 میلیارد دلار و در بدبینانه ترین حالت به 21 میلیارد دلار برسد. درصد اطمینان این پیش بینی 65 درصد است.
15- تجارت با شرق: در طی شش ماهه اول سال ۲۰۲۳، حجم مبادلات تجاری ایران و چین به بیش از ۷.۵ میلیارد دلار رسید. صادرات اقلام و کالاهای مختلف ایران به چین در این دوره بالغ بر ۲.۲ میلیارد دلار و واردات از چین به رقم ۵.۳۲۹ میلیارد دلار رسیده است. از لحاظ ارزشی، حجم کل مبادلات تجاری دو کشور در این دوره به نفع چینیها بیش از ۳.۱۲ میلیارد دلار بود. در سه ماهه اول سال ۲۰۲۴، حجم مبادلات تجاری ایران و روسیه با افزایش ۴۸ درصدی به بیش از ۴ میلیارد دلار رسید. در خوشبینانه ترین حالت در سال 1404 این آمار به 48 میلیارد دلار و در بدبینانه ترین حالت به 44 میلیارد دلار می رسد. در سال 1405 در خوش بینانه ترین حالت 51 میلیارد دلار و در بدبینانه ترین حالت 46 میلیارد دلار حجم تجارت با همسایگان شرقی خواهد بود. در سال 1406 می توان انتظار داشت در خوشبینانه ترین حالت ممکن این آمار به 54 میلیارد دلار و در بدبینانه ترین حالت به 48 میلیارد دلار برسد. درصد اطمینان این پیش بینی 70 درصد است.
16- سود بازار سرمایه: با توجه به گزارشها، بورس ایران با بازدهی ۲۳۸۲ درصدی در ده سال اخیر در رتبه اول از میان شش بازار سرمایهگذاری قرار دارد. اما در مقاطعی زیان سهامداران در بازار بورس ایران به موج ناامیدی و تردید از ادامهی رشد بازار منجر شده است. این موضوع باعث خروج برخی سهامداران از بازار شده و تأثیر منفی بر روند بازار دارد. تحلیلگران توصیه میکنند که سهامداران صبوری داشته باشند و از تصمیمگیریهای هیجانی خودداری کنند. همچنین، جبران زیان سهامداران به سادگی اتفاق نمیافتد و نیاز به ترمیم بازار در بلندمدت دارد. در سال جاری سود بازار سرمایه 10 درصد تخمین زده می شود که در خوشبینانه ترین حالت در سال 1404 این سود به 12 درصد و در بدبینانه ترین حالت به 8 درصد می رسد. در سال 1405 در خوش بینانه ترین حالت 14 درصد سود و در بدبینانه ترین حالت 9 درصد سود به سهام داران تعلق می گیرد. در سال 1406 می توان انتظار داشت در خوشبینانه ترین حالت ممکن این آمار به 16 درصد و در بدبینانه ترین حالت به 10 درصد برسد. درصد اطمینان این پیش بینی 60 درصد است.
17- رتبه اقتصادی در منطقه: با توجه به گزارشها، اقتصاد ایران در مقایسه با کشورهای منطقه در سال 1403 رتبه 4 را داشته است.این موضوع نشاندهنده نیاز به توجه و اصلاحات جهت توسعه اقتصادی و افزایش رقابتپذیری کشور است. در خوشبینانه ترین حالت در سال 1404 رتبه ایران 4 و در بدبینانه ترین حالت به 5 می رسد. در سال 1405 در خوش بینانه ترین حالت 3 و در بدبینانه ترین حالت 4 رتبه اقتصادی ایران در منطقه خواهد بود. در سال 1406 می توان انتظار داشت در خوشبینانه ترین حالت ممکن این رتبه به 3 و در بدبینانه ترین حالت به 5 برسد. درصد اطمینان این پیش بینی 55 درصد است.
18- تراز بودجه سالانه: بودجه سالانه یک کشور شامل درآمدها و هزینهها است که توسط دولت برای اجرای برنامهها و پروژههای مختلف تنظیم میشود. در سال 1402، تراز بودجه ایران شامل کسریها و ناترازیهای مختلف بوده است. این شامل کسری تراز عملیاتی (تفاضل هزینهها و درآمدها)، کسری بودجه عمومی (بیشبرآوردیها و عدم تحققهای احتمالی درآمدها) و کسری اقلام فرابودجهای (برآوردهای مرتبط با منابع فرابودجهای) است ناترازی بودجه، به عبارتی، عدم تطابق بین درآمدها و هزینهها در نظام بودجهریزی، تأثیرات متعددی در اقتصاد دارد. نخست مورد تغییر برنامههای رفاهی است. ناترازی میتواند منجر به تغییر برنامههای رفاهی نظیر مراقبتهای بهداشتی، آموزشی و تأمین اجتماعی شود. این تغییرات میتواند بر کیفیت زندگی شهروندان، فقر و نابرابری تأثیر بگذارد. مورد بعدی تورم است. ناترازی بودجه میتواند منجر به تورم شود. در اثر تورم، دولت ناچار میشود از مردم حمایت کند، که این مسئله سبب به هم ریختگی و اخلال در بازارها میشود. مورد سوم تأثیر بر رفاه اقتصادی مردم است. ناترازی بودجه میتواند رفاه اقتصادی را تحتتأثیر قرار دهد. این موضوع میتواند به تغییر در سطح فقر و نابرابری منجر شود. تراز بودجه سالانه در سال 1403 منفی 6 درصد جی دی پی است. در خوشبینانه ترین حالت در سال 1404 این آمار به منفی 4 درصد و در بدبینانه ترین حالت به منفی 7 درصد می رسد. در سال 1405 در خوش بینانه ترین حالت به منفی 3 درصد و در بدبینانه ترین حالت منفی 6 درصد خواهد بود. در سال 1406 می توان انتظار داشت در خوشبینانه ترین حالت ممکن این آمار به منفی 2 درصد و در بدبینانه ترین حالت به منفی 5 درصد برسد. درصد اطمینان این پیش بینی 50 درصد است.
19- تراز انرژی کشور: با توجه به گزارشها، در سال 1402، مصرف برق کشور از مرز ۵۸ هزار مگاوات گذشته و به عدد ۵۸ هزار و ۷۹۳ مگاوات رسید.این میزان مصرف در مقایسه با مدت مشابه سال قبل از آن که ۴۵ هزار و ۳۳۳ مگاوات برق مصرف شده بود، ۱۳ هزار و ۴۶۰ مگاوات بیشتر شده است. همچنین، میزان مصرف به عدد ۵۵ هزار و ۶۰۴ مگاوات نسبت به ساعت روز کاهش یافت؛ اما در مقایسه با مدت مشابه پارسال که ۴۷ هزار و ۲۰۶ مگاوات مصرف شده بود، از رشد بیش از ۸ هزار مگاوات برخوردار شد. این افزایش مصرف نشاندهنده نیاز به توجه به مدیریت مصرف برق و تلاشهای جهت بهبود تراز انرژی در کشور است. در سال 1403 تراز انرژی در کشور منفی بوده و به منفی 5000 مگاوات رسیده است. در خوشبینانه ترین حالت در سال 1404 این تراز انرژی به منفی 3 هزار مگاوات در بدبینانه ترین حالت به منفی 6 هزار مگاوات می رسد. در سال 1405 در خوش بینانه ترین حالت منفی 2 هزار مگاوات و در بدبینانه ترین حالت منفی 5 هزار مگاوات ناترازی انرژی خواهیم داشت. در سال 1406 می توان انتظار داشت در خوشبینانه ترین حالت ممکن منفی 1 هزار مگاوات و در بدبینانه ترین حالت منفی 4 هزار مگاوات باشد. درصد اطمینان این پیش بینی 65 درصد است.
20 - تراز بانکها: به معنای موجودی کل داراییها و بدهیها در یک زمان خاص است. برای محاسبه تراز بانکها، معمولاً از ترازنامه استفاده میشود. ترازنامه شامل دو بخش اصلی است: داراییها شامل مواردی مانند وجوه نقد، سرمایهگذاریها، وامها، مسکن، و دیگر داراییهای بانک است. بدهیها شامل بدهیهای بانک نظیر وامهای دریافتی از مشتریان، سپردهها، و بدهیهای دیگر به بانک است.تراز بانکها نشاندهنده وضعیت مالی و پایداری آنها است و میتواند تغییراتی در طول زمان داشته باشد. بانکها در ایران بر اساس تراز مالی و عملکرد خود متفاوت هستند. برخی از بانکهای تراز وضعیف دارند، در حالی که برخی دیگر تراز مطلوبی دارند. به عنوان مثال، بانک پاسارگاد، رفاه کارگران، خاورمیانه، کارآفرین و سینا از بانکهایی هستند که تراز مطلوب و بالاتری از استاندارد مدنظر بانک مرکزی دارند. همچنین، بانک ملت نیز با تراز مثبت ۱۰ درصدی به دولت تحویل داده شده است. اما تعداد بانکهای ناتراز در ایران نیز بسیار زیاد است و نیاز به توجه به مدیریت مالی و اصلاحات دارد.
تراز مالی بانکها در 1403 منفی 10 درصد بوده است. در خوشبینانه ترین حالت در سال 1404 این رقم به منفی 8 درصد و در بدبینانه ترین حالت به منفی 12 درصد می رسد. در سال 1405 در خوش بینانه ترین حالت منفی 6 درصد و در بدبینانه ترین حالت بانک ها منفی 10 درصد تراز مالی خواهند داشت. در سال 1406 می توان انتظار داشت در خوشبینانه ترین حالت ممکن این آمار به منفی 4 درصد و در بدبینانه ترین حالت به منفی 8 درصد برسد. درصد اطمینان این پیش بینی 60 درصد است.
بهرحال برای دریافت یک پاسخ اولیه از هوش مصنوعی خواستیم مقادیر این شاخصها را برای 4 سال آینده پیشبینی کند که بلافاصله انجام داد. حال نوبت نامزدهای محترم ریاست جمهوری و ستادهای اقتصادی آنهاست که بگویند در 4 سال آینده قرار است چه گلی به سر ایران بزنند.
انتهای پیام/